English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (7844 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
felucca U نوعی قایق دو یاسه بادبانی مدیترانه
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
monocycle U یک چرخه
cycled U چرخه
cycle U چرخه
cyclone U چرخه
cycles U چرخه
monocyle U یک چرخه
rotation U چرخه
tricyclic U سه چرخه
trike U سه چرخه
tricycles U سه چرخه
hydrologic cycle U چرخه اب
water cycle U چرخه اب
velocipede U سه چرخه
tricycle U سه چرخه
cyclones U چرخه
carnot cycle U چرخه کارنو
major cycle U چرخه بزرگ
hz U چرخه درثانیه
minor cycle U خرد چرخه
minor cycle U چرخه خرد
pedicab U سه چرخه پایی
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
cardiac cycle U چرخه قلبی
megacycle U میلیون چرخه
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
kilocycle U هزار چرخه
biorhythm U چرخه زیستی
memory cycle U چرخه حافظه
megacycle U مگا چرخه
hertz U چرخه در ثانیه
duty cycle U چرخه کار
machine cycle U چرخه ماشین
display cycle U چرخه نمایش
design cycle U چرخه طراحی
major cycle U بزرگ چرخه
cycle time U مدت چرخه
magnetic whirl U چرخه مغناطیسی
execute cycle U چرخه اجرا
life cycle U چرخه دوام
four cycle U چهار چرخه
fetch cycle U چرخه واکشی
cycle stealing U مدت چرخه
execution cycle U چرخه اجرا
cycle stealing U چرخه دزدی
cycles per second U چرخه در ثانیه
cyclones U چرخه باد
cyclone U چرخه باد
storage cycle U چرخه انباره
cycles U چرخه زدن
cycled U چرخه زدن
cycled U چرخ چرخه
cycle U چرخه زدن
cycle U چرخ چرخه
tropical cyclone U چرخه استوایی
circulation of a vector U چرخه بردار
six by six U ماشین شش چرخه
handlebar U دسته دو چرخه
tricar U اتومبیل سه چرخه
cycling U چرخه زنی
activity cycle U چرخه فعالیت
search cycle U چرخه جستجو
life-cycles U چرخه زندگی
life-cycle U چرخه زندگی
cycles U چرخ چرخه
bikes U دوچرخه
bike U دوچرخه
carts U دوچرخه
carting U دوچرخه
carted U دوچرخه
cart U دوچرخه
bicycle دوچرخه
bicycles U دوچرخه
toothed wheel U چرخه دندانه دار
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
reset cycle U چرخه باز نشانی
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
data processing cycle U چرخه پردازش داده
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
caisson U ارابه دوچرخه
folding bicycle U دوچرخه تاشو
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
velocipede U دوچرخه پایی
biker U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
push bike U دوچرخه پایی
bicycle kick U پای دوچرخه
tandem U دوچرخه دونفری
tandems U دوچرخه دونفری
cabriolet U درشکه دوچرخه
hansom U درشکه دوچرخه
hansoms U درشکه دوچرخه
bicycle U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
cycling U دوچرخه سواری
push bikes U دوچرخه پایی
cyclist U دوچرخه سوار
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
handle bar U دسته دوچرخه
cyclists U دوچرخه سوار
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
bicyclist U دوچرخه سوار
cycle track U راه دوچرخه رو
cartwright's shop U دوچرخه سازی
buglet U بوق دوچرخه
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
bicycle U دوچرخه سواری کردن
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
velodrome U پیست دوچرخه سواری
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycles U دوچرخه سواری کردن
shay U درشکه دوچرخه دونفره
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
bike U مخفف bicycle دوچرخه
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
monorails U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
monorail U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history Forum search
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com